لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۴ تهران ۲۱:۰۰

وقتی ایران و اسرائیل با هم «دوست» بودند؛ به‌روایت اسدالله علم


دشمنی ظاهراً پایان‌ناپذیر جمهوری اسلامی ایران با اسرائیل به‌مرور سالیان چنان بر ذهن ایرانیان سایه انداخته که گاهی تصور این‌که در تاریخ دو کشور روابط عادی و بعضاً نزدیکی هم وجود داشته است، برای برخی سخت به نظر‌ می‌رسد.

حملۀ ۲۳ خرداد اسرائیل به جمهوری اسلامی ایران حالا به پنجمین روز رسیده و همۀ نشانه‌ها از تشدید حملات خبر می‌دهند.

ناگفته پیدا است که این رویدادها باعث تسلط بیشتر انگارۀ «وجود و تداوم دشمنی تاریخی بین این دو کشور» در اذهان عمومی می‌شود، اما، با نگاهی به تاریخ، می‌توان فهمید که روابط ایران و اسرائیل در دوران پهلوی هرچند معمولاً کمتر جنبۀ رسمی پیدا می‌کرد، اما به‌وضوح آکنده از همکاری‌های نزدیک بود.

اسدالله علم، یکی از نزدیک‌ترین چهره‌های آن دوران به شخص محمدرضا شاه که از سال‌های ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ نخست‌وزیر و از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۶ وزیر دربار هم بود، در یادداشت‌های روزانه‌اش که در هفت جلد منتشر شده، به جنبه‌هایی جالب از این روابط اشاره کرده است.

این یادداشت‌ها، با ویراستاری‌ علینقی عالیخانی، منبع مهمی برای بررسی روابط تاریخ ایران و اسرائیل در آن دوران هم به شمار می‌آید.

روابط سیاسی؛
از شناسایی غیررسمی تا دیدار با نخست‌وزیر اسرائیل

پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ایران به دومین کشور با اکثریت جمعیت مسلمان پس از ترکیه تبدیل شد که اسرائیل را به‌صورت غیررسمی به رسمیت شناخت.

در سال ۱۳۳۹، نمایندگی سیاسی اسرائیل در تهران تأسیس شد و مئیر عزری به‌عنوان مسئول این نمایندگی در ایران منصوب شد. پس از آن بود که رفته‌رفته روابط دو کشور در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی گسترش یافت.

اسدالله علم در یادداشت‌های خود به دیدارهای دیپلماتیک با مقامات اسرائیلی اشاره کرده است. به‌طور خاص، در یادداشت مورخ ۱۵ آذر ۱۳۵۳، علم به ملاقات اسحاق رابین، نخست‌وزیر وقت اسرائیل، با محمدرضا پهلوی در تهران اشاره می‌کند و می‌نویسد:

«فقط ناراحتی خیال داشتم که فکر می‌کردم صبح زود بیرون آمده‌ام مبادا نخست‌وزیر اسرائیل به‌موقع نرسد و شاهنشاه معطل شود. گو این‌که تمام ترتیبات را داده بودم. پیشخدمت بی‌سواد احمقی گذاشتم که اسحاق رابین را نشناسد. گاهی هم احمق‌ها به‌درد می‌خورند».

این یادداشت نشان‌دهندهٔ نقش علم در هماهنگی دیدارهای سطح بالا با مقامات اسرائیلی است.

در یادداشت دیگری به تاریخ اردیبهشت ۱۳۵۴، علم به شکایت مسئول نمایندگی اسرائیل از اظهارات شاه اشاره می‌کند که در مصاحبه‌ای دولت اسرائیل را «ضعیف» توصیف کرده بود.

علم در این‌باره می‌نویسد: «گله کرد که در یک مصاحبه شاهنشاه فرموده‌اند دولت اسرائیل ضعیف است. غلام (علم) گفت البته ضعیف است، نه‌تنها شما، بلکه همهٔ غربی‌ها به سیستم شما ضعیف می‌باشند. با این صورت ائتلاف و بندوبست سیاسی، البته دولت‌ها ضعیف می‌باشند. این جای گله‌گذاری نیست و این مطلب را شاهنشاه من دربارهٔ کشورهای غربی هم فرموده‌اند.»

در زمینهٔ نظامی، ایران و اسرائیل در پروژهٔ «عملیات تزور» برای توسعهٔ موشک جریکو همکاری داشتند. علم به این پروژه به‌صورت مستقیم اشاره نکرده، اما در یادداشت‌هایش به تبادل تجهیزات نظامی و همکاری اطلاعاتی با اسرائیل علیه کشورهای عربی مانند عراق اشاره دارد.

همچنین، بین سال‌های ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۴، ایران و اسرائیل از کردهای بارزانی علیه دولت بعثی عراق حمایت کردند. علم در یادداشت‌هایش به نقش ایران در این همکاری و مذاکرات با مقامات اسرائیلی اشاره کرده است.

تعاملات غیرسیاسی؛ فراتر از روابط سیاسی

در دورهٔ پهلوی، روابط ایران و اسرائیل فراتر از همکاری‌های سیاسی و نظامی، شامل تعاملات فرهنگی و غیرسیاسی نیز بود. اسدالله علم در یادداشت‌های خود به برخی از این فعالیت‌ها اشاره کرده است که نشان‌دهندهٔ عمق روابط دو کشور در حوزه‌های غیرسیاسی است.

حضور هنرمندان ایرانی در تل‌آویو

علم در یادداشت‌هایش به برگزاری کنسرت‌های موسیقی ایرانی در تل‌آویو اشاره کرده است.

برای مثال، در یادداشتی به تاریخ ۱۳۵۲، او به سفر یک گروه موسیقی سنتی ایرانی به اسرائیل برای اجرای برنامه در سالن‌های فرهنگی تل‌آویو اشاره می‌کند. این اجراها با استقبال مخاطبان اسرائیلی مواجه شد و به‌عنوان بخشی از دیپلماسی فرهنگی ایران در آن زمان تلقی می‌شد. این گروه‌ها شامل نوازندگان برجسته‌ای بودند که آثار کلاسیک ایرانی را اجرا می‌کردند.

نمایشگاه‌های فرهنگی در تهران

علم همچنین به برگزاری نمایشگاه‌های هنری اسرائیلی در تهران اشاره کرده است. در یادداشتی به تاریخ ۱۳۵۴، او از نمایشگاهی از آثار نقاشی و مجسمه‌سازی هنرمندان اسرائیلی در موزهٔ هنرهای معاصر تهران سخن گفته و نوشته است: «نمایشگاه آثار اسرائیلی‌ها امروز افتتاح شد و جمعی از دیپلمات‌ها و هنرمندان ایرانی در آن شرکت کردند».

این نمایشگاه‌ها بخشی از تبادلات فرهنگی بود که با حمایت دربار پهلوی و نمایندگی اسرائیل در تهران برگزار می‌شد.

همکاری‌های آموزشی

علم در یادداشت‌هایش به اعزام دانشجویان ایرانی به مؤسسات آموزشی اسرائیل، مانند تخنیون (مؤسسهٔ فناوری اسرائیل) و مؤسسهٔ وایزمن، برای تحصیل در رشته‌های مهندسی و علوم پایه اشاره کرده است. همچنین، دوره‌های آموزشی جراحی قلب و چشم با حضور پزشکان اسرائیلی در دانشگاه تهران برگزار می‌شد.

در یادداشتی به تاریخ ۱۳۵۳، علم به بازدید یک هیئت پزشکی اسرائیلی از بیمارستان‌های تهران اشاره می‌کند و می‌نویسد: «پزشکان اسرائیلی امروز از بیمارستان فارابی بازدید کردند و قرار است دوره‌ای آموزشی برای جراحان ایرانی برگزار کنند».

پروازهای مستقیم ال‌عال

علم در یادداشت‌هایش به پروازهای روزانهٔ شرکت هواپیمایی ال‌عال بین فرودگاه مهرآباد تهران و فرودگاه بن‌گوریون تل‌آویو نیز اشاره کرده است. این پروازها نه‌تنها برای دیپلمات‌ها و بازرگانان، بلکه برای گردشگران و هنرمندان نیز استفاده می‌شد.

در یادداشتی به تاریخ ۱۳۵۵، او به استقبال از یک هیئت فرهنگی اسرائیلی در فرودگاه مهرآباد اشاره می‌کند که با پرواز ال‌عال وارد تهران شده بودند.

این فعالیت‌ها نشان‌دهندهٔ سطح نسبتاً بالای تعاملات غیرسیاسی بین ایران و اسرائیل در دورهٔ پهلوی است که با حمایت مستقیم دربار و هماهنگی افرادی مانند علم انجام می‌شد.

ورزش ایران و اسرائیل در پیش و پس از انقلاب

پیش از انقلاب ۱۳۵۷، ایران و اسرائیل در چند رویداد ورزشی رسمی با یکدیگر رقابت داشتند که شاخص‌ترین آن‌ها در رشتهٔ فوتبال بود.

در بازی‌های آسیایی ۱۹۵۸ در بانکوک، اسرائیل با نتیجهٔ ۴ بر ۰ ایران را شکست داد، اما حدود یک‌سال بعد تیم ملی فوتبال ایران موفق شد در هند اسرائیل را با نتیجهٔ ۳ بر صفر شکست دهد. در جام ملت‌های آسیا ۱۹۶۸ که در تهران برگزار شد، ایران با نتیجهٔ ۲ بر ۱ اسرائیل را در فینال شکست داد و قهرمان شد.

اوج رقابت‌ها در بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ در تهران بود؛ جایی که ایران با گل به‌خودی اسرائیل با نتیجهٔ ۱ بر ۰ پیروز شد و ده‌ها هزار تماشاگر در استادیوم آزادی (در آن زمان آریامهر) حضور داشتند. همچنین مسابقات باشگاهی بین تاج تهران و باشگاه هاپوعل تل‌آویو نیز در این دوره برگزار شد.

اسدالله علم در خاطراتش چند بار به فضای عمومی و سیاسی مسابقات فوتبال میان ایران و اسرائیل اشاره کرده است.

او در یادداشت روز جمعه ۲۱ فروردین ۱۳۴۹ می‌نویسد: «در مسابقات فوتبال آسیایی که در تهران برگزار می‌شد، ایران و اسرائیل به‌طور نهایی در قبال یکدیگر قرار گرفتند و خوشبختانه ایران اسرائیل را دو بر یک شکست داد. واقعاً احساسات عجیبی در تهران برانگیخته شد. سی‌ هزار نفر در استادیوم امجدیه دسته‌جمعی سرود شاهنشاهی می‌خواندند و تا صبح مردم تهران به پایکوبی مشغول بودند.»

علم در یادداشت‌هایش این مسابقه را نمونه‌ای از وحدت ملی و نمایش همبستگی مردم با رژیم شاهنشاهی تعبیر می‌کند و فضای پس از پیروزی را مشابه «جشن‌های ملی» توصیف کرده است. این یادداشت‌ها گواهی روشن بر اهمیت سیاسی و اجتماعی رقابت‌های ورزشی با اسرائیل در آن دوران هستند.

یکی از بارزترین ممنوعیت‌های غیرسیاسی مرتبط با اسرائیل پس از انقلاب، ممنوعیت رقابت ورزشکاران ایرانی با ورزشکاران اسرائیلی در مسابقات بین‌المللی بوده و کماکان هست. این سیاست به‌عنوان بخشی از موضع رسمی ایران علیه به رسمیت شناختن اسرائیل اعمال شد. ورزشکاران ایرانی در صورت مواجهه با حریفان اسرائیلی، یا از رقابت انصراف می‌دهند یا به دلایل پزشکی یا فنی کنار می‌کشند.

مورد استثنای بیژن سیف‌خانی

با این‌ حال، مورد بیژن سیف‌خانی در سال ۱۳۶۲ هنوز هم یک استثنا است. در جریان مسابقات جهانی کشتی آزاد در کی‌یف، پایتخت اوکراین، بیژن سیف‌خانی، کشتی‌گیر ایرانی در وزن ۷۴ کیلوگرم، با یک حریف اسرائیلی روبه‌رو شد. برخلاف سیاست رسمی ایران، سیف‌خانی در این مسابقه شرکت کرد و حریف اسرائیلی خود را شکست داد.

این اقدام او واکنش شدیدی از سوی مقامات ایرانی به دنبال داشت. تیم کشتی ایران بلافاصله از مسابقات فراخوانده شد و سیف‌خانی مورد بازخواست قرار گرفت.

این رویداد یکی از معدود موارد ثبت‌شده پس از انقلاب است که یک ورزشکار ایرانی با یک اسرائیلی رقابت کرد. منابع تاریخی نشان می‌دهند که این اقدام سیف‌خانی به دلیل عدم هماهنگی با سیاست‌های فدراسیون کشتی ایران و دستورالعمل‌های دولت رخ داد و به‌عنوان یک استثنا باقی ماند. پس از این رویداد، نظارت بر ورزشکاران ایرانی در مسابقات بین‌المللی تشدید شد تا از تکرار چنین مواردی جلوگیری شود.

XS
SM
MD
LG